۱۳۸۷ فروردین ۴, یکشنبه

سينماي ايران و فناوري اطلاعات و ارتباطات

بنام خدا

" سینمای ایران و فناوری اطلاعات و ارتباطات"
" کارکردهای متقابل "
گزارش پژوهش کاربردی در حوزه سینما و معرفی پایگاه مطالعاتی – اطلاع رسانی
www.irancinema.org
محسن شمس ( کارشناس ارشد پژوهشی هنر ، کارشناس سینما ، طراح و برنامه ریز روش های مدیریت اطلاعات فرهنگی )

محسن شمس کارشناس سینما وفارغ التحصیل کارشناسی ارشد پژوهش هنری می باشد . وی در حـوزه مدیریت فرهنگی و هنری تاکنون مسئولیت هایی داشتـــه است که تصدی " دفتر توسعه فنــاوری سینمایی و سمعی وبصری " ( اداره کل تولید وپشتیبانی امور سینمایی سابق ) از آخرین آنها است. همچنین در زمینه تاثیر" تحولات تکنولوژیک در حوزه هنر و رسانه های تصویری" مطالعات و تحقیقاتی را انجام داده است ، و هم اکنون نیز دردانشکده سینما و تئاتر مشغول تدریس است . در سال های اخیر بیشتر توجه او بر ضرورت تبیین نگرش سیستمی در حوزه فعالیت های فرهنگی و هنری معطوف بوده است . طراحی و تنظیم مجموعه نرم افزارهای " نظام فهرست برداری ، نمایه ســـازی ، مستند سازی و طبقه بندی ، اطلاعات فرهنگــی و هنری و تاریخی به منظور بکارگیــری" دانش انفورماتیک " و " تکنولوژی اطلاعات " در حــوزه مطالعات و فعالیت های فرهنگی ، هنری و تاریخی کشور : شامــل امــوال منقول و بناهــای فرهنگی و تاریخی ، مردم شناسی ، باستان شناسی ، هنرهای سنتی ، زبان و گویش از آن جمله هستند . مطالعات در باره رایانه ای کردن فرآیند برنامه ریزی ، برآورد بودجه و مدیریت تولیــد فیلم ، مدیریت تجهیزات فنی ، خدمات فنی سینمایی و تلویزیونی پژوهش برای مدل ســازی " تاریخ سینمای ایــران " ( در فضای مجــازی ) ، تبیین هرم نیروی انسانی سینــما ، تبیین نظــام مدیریت اطلاعــات کاربــردی سینما و اصطلاح نامه تخصصی – موضوعی سینمای ایران با هدف تحقق " حافظه دیجیتالی " ، نظام "معماری اطلاعات " و تنظیم روش های داده کاوی - تخصصی و همچنین طراحی و راه اندازی درگاه اطلاعاتی – مطالعاتی " ایران سینما " به نشانی www.irancinema.orgدر حوزه مدیریت و مطالعات سینمای ایران هم اینک زیر نظر وی در حال انجام است .

واژگان کلیدی :
معماری اطلاعات ، داده کاوی ، مدیریت دانش ، فهرست نویسی ، مستند سازی ، آثار فرهنگی وهنری ، هرم نیروی انسانی ، فیلم نگاری سینمای ایران ، اصطلاح شناسی
نوشتار حاضر : ضمن طــرح کاستـی ها و چالش هـای فــراروی " سینمای ایــران " و " فن آوری اطلاعات و ارتباطات " به دنبال بیان روش های تعامل این دو حوزه دانش از طریق ارائه نظـام "معماری اطلاعات" ، روش هـای ایجــاد " بانک هــای اطلاعاتــی" ، " داده کاوی " و " مدیریت دانش " و همچنین " گردش اطلاعات " در حوزه مطالعات و مدیریت سینمای ایران می باشد .
چه تصوری از سینمای ایران داریم ؟ چه مدلی برای سینمای ایران متصور هستیم ؟ آیا سینمای ایران را یک سازمان می بینیم ؟ آیا این سازمان را یک سیستم می بینیم ؟ اجزای این سیستم چیست ؟ ورودی ها و خروجی های این سیستم ، رویدادها ، فعالیت ها و فرآیند پردازش آنها در این سیستم چگونه است ؟ تحلیل انتروپی ( ضریب میرایی و پایداری ) ما از این سیستم چه وضعیتی دارد ؟ مثبت است ؟ منفی است ؟ صفر است ؟ چرا این سئوالات را طرح می کنیم ؟ پاسخ آن را درادامه بحث خواهید یافت .
اینترنت چیست ؟ " تکنولوژی اطلاعات " ، یا معادل فارسی آن " فناوری اطلاعات " و یا فنـــاوری ارتباطات و اطلاعات چیست ؟ این مفاهیم نتیجه چه رفتاری هستند ؟ این فرآیند ها نتیجه یک" رفتار سیستمی " هستند . نتیجه یک رفتار سازمانی در مناسبات بشر امروز است . البته فرقی نمی کند ، این رفتار در حوزه پزشکی باشد ، یا حوزه نظامی ، یا حوزه اقتصادی ، و یا حوزه فرهنگی و یا هنــری . به هر ترتیب " فناوری اطلاعات " نتیجـــه و ضرورت وجــود یک " مدل سازمانی " و" مدیریت سیستمی" است . "فناوری اطلاعات" طبقه صدم یک ساختمان است که شما نمی توانید قبل از اینکه از نود و نه طبقه پایین تر آن تصوری داشته باشید از طبقه صدم آن صحبت کنید ." فناوری اطلاعات " ، " پلوپز" و" یخچال" نیست که صرف اینکه آن را وارد کردیم ، خریدیــم ، دو شاخـــه آن را به شبکه برق رسانــی وصل کردیم بگوییم از حالا دیگــه" آب یخ " و" ته دیگ"می خوریم. " فناوری اطلاعات " نتیجه و محصـول یک" نظام شبکه ایی" ، " جامعه اطلاعاتی " مدل شبیه سازی شده تجربه های علمی – کاربردی جامعه بشری است . یعنی شبیه سازی شده مجموعه رفتارهای اصلاح شده و بهینه شده در حوزه مناسبات انسانی ، اجتماعی ، فرهنگی ، هنری ، تاریخی و جغرافیایی است . یعنی این رفتارها طی سال ها روی آن کار شده است . جنبه های مختلف و حالت های مختلف آن در ارتباط های گسترده "انسان – انسان " و سپس بتدریج و به آرامی در ارتباط "انسان – ماشین – انسان" تجربه شده است .
" فناوری اطلاعات و ارتباطات " ، آینه و بازتاب همین رفتارها در دوران " فرا صنعتی " ، و یا " پست مدرن " است . مــدل و شرایــط " مدرنیستی " آن شکل گیری و ساخت همان مدل های سیستمی و سازمانی است که در" دوره صنعتی " اتفاق افتاده است . ما باید واکنش خودمان را نسبت بــه این تحولات علمی ، فرهنگی و اجتماعی ارزیابی و بازسازی کنیم یا به تعبیری دیگر" مهندسی مجدد" ، یعنی یک بار باید روش های جاری عملیاتی خود را در بسیاری از عرصه های کاربردی مورد بررسی و تجدید نظر قرار دهیم و براساس روش های روز آن را مجدداً بسازیم . البته این فرآیندی است که خواسته ویا ناخواسته ، آگاهانه و یا ناآگاهانه با آن مواجه هستیم و در آن شرایط و فضـا ی آن قرار گرفته ایـم ، منتها اگـر با آگاهی و برنامه ریزی پی گیری شود ، منطقی تر و جامع تر عمل خواهیم کرد . فناوری اطلاعات یک بسته نرم افـــزاری و یا سخت افزاری نیست . فناوری اطلاعات یک " جریان " است . یک روند تلفیقی و هدایت کننده ای است که زمینه های کاربردی شدن ، به هنگام شدن و گسترش یافتن اطلاعات و داده ها را فراهم می سازند . یک " فرهنگ" است . یک نظام چند لایه، چند وجهی و چند سویه است . توجه به لایه های متعدد و بسترهای مختلف این پدیده برای شناخت و درک آن اجتناب ناپذیر است .
حالا که صحبت به اینجا رسید ، اشاره به یک نکته را ضروری می دانم . ما تا صحبت از اینترنت می کنیم . واژه "ISP" یا واژه " کافی نت " ، " مودم " ، "5IE" و جدیداً هم ADSL ، و ... به ذهن ما راه می یابد . تقریباً بقیه واژه ها و مفاهیمی که ما از این حوزه با آن آشنا هستیم نیز از همین جنس است . یعنی از جنس ابزارها ، امکانات و روش ها برای دسترسی به " اطلاعات " و "منابع اطلاعاتی" عموم این مفاهیم در همان واژه اول ، یعنی Internet service providing قـرار می گیرند . در واقــع این ها ضرورت ها و زیـر ساخت های فنـی و تکنولوژیک برای توسعه" تکنولوژی اطلاعات" هستند . ولی هیچ گاه فکر کرده ایم " اطلاعات " چیست ؟ " منابع اطلاعاتی " کدامند ؟ روش هــای تولید آن ها چگونــه است ؟ چگونه تولید ، توزیـع و بهره برداری می شود ؟ تفـــــاوت "داده" و " اطلاعات " چیست ؟ و تفاوت این دو با " دانش " و " دانایی " چیست ؟ نحوه رسیدن از " داده " به " اطلاعات " و در نهایت تولید " دانش " و مدیریت آن چگونه است ؟ برداشت ناصحیح و ناکافی از این مفاهیم ، سبب شده است که سازمان های مختلف فرهنگی و ... علی رغم صرف هزینه های زیــاد در این زمینه ها به اهدافی که درنظر داشته اند ، دست نیابند ، چرا ؟ چــون آنها نمی دانستند ، دقیقاً چه می خواهنــد ؟ و یا شاید هنوز ما ( منظور جامعه مخاطب ، مدیران، دست اندرکاران و ... ) نمی دانیم ، چه می خواهیم .
یعنی در باره " محتوا " یی (CONTENT) که باید درون شبکه جاری شود ، تعریف جامعـی ارائه نکرده اند " محتوا " چیست ؟ ایــن " محتوا " در حــوزه " کشاورزی " ؟ در حوزه " سیاســی " ؟ در حـــوزه " تجارت " ؟ در حـــــوزه " تاریخ و جغرافیا " در حوزه " فرهنگ و هنر " چگونه تعریف می شود ؟ چگونه شبیه سازی می شود ؟ در حوزه " سینما " این موضوع را چگونه باید ببینیم ؟ این همان نود و نه طبقه ایی است که به آن اشاره کردم . مشکل عمده و بحران اساسی ما در برخورد با " تکنولوژی اطلاعات " همین جاست . یعنی عدم تفکیک بین این دو حوزه و عدم توجه کافی به حوزه " تولید محتوا " نه فقط در حوزه " سینما " بلکه در حوزه عمومی " فرهنگ و هنر " و سایر حوزه های اجتماعی و اقتصادی هم کم و بیش همین وضعیت را داریم .
البته شما یک حرکت ها و رفتارهایی را در شبکه اینترنت به نام " سینمای ایران " و یا مرتبــط با " سینمای ایـــران " می بینید ولــی آیا واقعاً این بازتاب یا تصویر " سینمای ایران " است ؟ نه این رفتارها بسیار جزیی و خرد هستند ، که منجر به ایجاد یک سیستم و نظام گردش اطلاعات نمی شود . یعنی پشتوانه و بنیاد سیستمی و نگاه سازمانی و ساختاری ندارد ، نتیجه یک فرآیند منطقی گردش اطلاعات نیست . ضمن اینکه اطلاعات ارائه شده به صورت " خبر" ، و متن "TEXT" عمدتاً ، کهنه و سوخته است . یعنی شما همین اطلاعات را خیلی ارزان تر و راحت تر در همین هفته نامه ها و مجلات و کتاب ها می توانید پیدا کنید . این می تواند ، یک سرگرمی ، دست گرمی و تمرین ابتدایی برای آشنایی با قابلیت های اینترنت باشـد .
مشکل اساسی و خلاء اصلی درنبودن یک نظــام جامع فهرست برداری ، مستند سازی و طبقه بندی اطلاعات فرهنگی و هنری در حوزه های مختلف " فرهنگ وهنر " است . در حــوزه سینما هنوز یک نظام فیلم نگاری جامع ، مانع و علمی نداریم ، که بر سر مفاهیم و مشخصه های کاربردی به توافق رسیده باشیم . عرصه های جدی تر و کاربردی تر مثل "هرم نیــروی انسانــی" ، " هستی شناسی واژه ها و مفاهیــم " ، " سبک شناسی " ، " تحولات و رویدادهای ملی و بین المللی سینمای ایران " روش تجزیه و تحلیل فیلم نامه و فیلم های ساخته شــده جای خود بماند ، فقط به عنوان بندی فیلم های ایرانی توجه کنید . به کتاب های سینمایی که در آن فیلم های سینمایی فهرست شده هم نگاه کنید . همین تاریخ بیست ساله اخیر را بررسی کنید . اسناد و مدارک رسمی را هم نگاه کنید . تفاوت ها ، اشکالات و اغلاط را خیلی سریع متوجه می شوید . متصدی تنظیم شناسنامه فرهنگی و هنری اهالی سینمای ایران کجاست ؟ تعریف مشاغل و حرف سینمای ایران چگونه انجام می شود ؟ این تعاریف چگونه رسمیت می یابند ؟ اسامی که از 1 ، 2 تا 6 اسم حقیقی و حقوقی در پایان فیلم به عنوان " تهیه کننده " از آنها یاد می شود ، چه اعتبار حرفه ایی و عملیاتی دارند ؟ آیا می شود یک فیلم6 نفر" تهیه کننده" داشته باشد ؟ عنوان" تهیه کننده " یک عنــوان حرفه ای است آیا هر کسی می توانــد آن را احراز کند ؟ آیا این ها سرمایه گذار هستند ؟ مالک هستند ؟
هویت و اعتبار حقوقی یک اثر هنری در جامعه ما چگونه تعیین می شود ؟ در حوزه سینما یک اثــر هنری شکل یافته از بسیاری آثار هنری دیگر است ، این ها چگونه از هم تفکیک می شوند ؟ چگونه حقوق مادی و هنری اجزا تبیین می شود ؟ کجا باید اینها را ثبت کنیم ؟ و به دعــاوی رسیدگی شــود ؟ نمی خواهم بگویم هیچ چیز نیست . یک کارهایی انجام می شود ، ولی آن چه که هست قابلیت " تولید اطلاعات " قابلیت " مدیریت کردن " و قابلیت " پردازش اطلاعات " به مفهوم کاربردی آن را ندارد .
مرجع تولید اطلاعات صحیح و قابل استناد کجاست ؟ اداره کل نظارت ؟ فیلم خانه ملی ایـران ؟ موزه سینما ؟ خانه سینما ؟ پروانه ساخت ؟ پروانه نمایش ؟ بنیاد سینمایی فارابــی ؟ و ... ؟ همه این مراکـــز فعال هستند . ولی وقتی یافته های خود را کنــار هم می گذاریم با هم انطباق ندارند . یک مرجع و منبعی را معرفی کنید که بتوانیم بدانیم رسماً در یک سال گذشته سینمای ایران ، چند فیلم تولید کرده است ، چند فیلم اکران شده است ، چقدر فروش داشته ، سهم هر فیلم در کل فروش چقدر بوده است و چند نفر نیروی متخصص جدید وارد بدنه سینما شده است ؟ سهم تامین معشیت هریک از افراد شاغل در سینمای ایران از کل اقتصاد سینمای ایران چقدر بوده است ؟ یک چیزهایی شاید جسته وگریخته پیدا کنید ، ولی ، اطلاعات قابل استناد نیست . فقط یک لایه را اشـــاره کردم ، هر چه عمیق تر می شویم ، عمق مسئله بیشتر نمایان می شود . نگرش ملی و " آکادمیک " ما درحوزه تولیداطلاعات فرهنگی و هنری چیست ؟
این هیچ ارتباطی به اینترنت و مباحثی از این دست ندارد . یک رفتار است ، یک خصلت است ، یک دانش است . یک فهم علمی و یا وظیفه اداری و اجتماعی است ؟ نمی دانم . هر چه می خواهید اسم آن را بگذارید . تعلق به این دوره و آن دوره ، اینجا و آنجا هم ندارد . فقط این را می دانم ، هر وقت توانستیم به این مسایل ، ظاهراً سـاده و ابتدایی پاسخ دهیم ، رفتار خود را به یک سازمان و یک سیستم نزدیک کرده ایم ، می توانیـم بگوییـم در مسیر و جهت " جامعه اطلاعاتی" و " جامعه شبکه ایی " و " نظام اطلاعاتی " و " اطلاعاتی شدن " گام برداشته ایم .
تعریف ما از مجموعه فعالیت های سازمانی سینما که به منظور رسیدن به هدف ( و یا اهداف ) تعریف شده برای این سازمان ، توسط فرد یا گروهی از افراد انجام می گیرد چیست ؟ فرآیند های اصلی بتاکم در حوزه سینما چیست ؟ هر فرآیند به چه فرآیندهای خردتری تقسیم می شود ؟ نمودار سلسله مراتبی فرآیندها در سینما ، نمای کلی از فرآینـدها ، و زیر فرآیندها که برای رسیدن به اهداف تعیین شده ، تنظیم شده است . وظیفه و شرح هر فرآیند ، نیازسنجی هریک از اجزا و فرآیند ها ، ارتباط هر فرآیند با سایر فرآیندها ، محرک اصلی برای وقوع و اجرای فرآیند موردنظر در کل سازمان ، پاسخ این سئوالات به ما کمک می کند تا ضمن تبیین اهداف عینی و ملموس سازمان سینما ، نسبت به تعریف ، اطلاعات ، فعالیت ها ، برنامه های کاربردی و تعیین داده ها و محل تولید و سیر حرکت آن ها ، برای تبیین نظام جامع معماری اطلاعات طراحی بانک های اطلاعاتی گام برداشته باشیم .
در حوزه های مختلف فعالیت هایی انجام می شود ولی مثل جزیره های نامربوط و نامرتبط به هم عمل می کنیم . نظام ارتباطات و نظام گردش اطلاعات نداریم و چرخه تولید اطلاعات ما تبیین نشده است که حساسیت های لازم را نسبت به اطلاعــات داشته باشد . " فرد محور " هستیم تا " اطلاعات محور " و یا " سیستم محور " یا " سازمان محور " ، این روش اداره یک سازمان غلط است ، تصور کنید سازمانی را که این افراد محور آن هستند ، به هر دلیلی ، خارج شوند ، کل " حافظه " ، " تجربه " انباشته شده سازمان که در حقیقت سرمایه و روح یک سازمان است ، خارج می شود و فقط کالبــد سازمان باقی می ماند و سازمان را با بحران مواجه می کند ، این بیماری است . باید علاج شود . ما باید از خود سئوال کنیم که آیا اطلاعات نیاز داریم یا نداریم ؟ تا فردی ، مدیری ، که راس سازمان قرار گرفته است ، از خود سئوال نکند ، که اطلاعات نیاز داریم یا نه ؟ و قابلیت لازم برای کارشناسـی اطلاعات را نداشته باشد . اطلاعات در یک سیستم تولید و به گردش نمی افتد . این سئوال نشانه میزان اهمیت و حساسیت یک سازمان برای نقش "اطلاعات" است . نظام تولید و مصرف اطلاعات مثل نظام تولید در یک کارخانه است . نظام ورودی ، نظام پردازش و نظام خروجی خاص خود را دارد . این یک طراحی ، مهندسی و " معماری اطلاعات " می خواهد . نیاز به یک طرح جامع دارد . نه فقط در حوزه سینما بلکــه در حـوزه هنرها و در حوزه عمومی فرهنگ باید بتوانیم این معماری و نظام ساختار گرایانه و کاربردی را ارائه کنیم .
از مسایلی که سازمان های بزرگ با آن مواجه هستند ، تنوع و حجم بسیارزیاد اطلاعاتی است که دربخش های مختلف سازمان ، در گردش است ، در سراسر دنیا در این گونه سازمان هــا ، سالانه بودجه قابــل توجهی صرف تولیــد ، نگهداری و دست یابی به اطلاعات می شود . در صورتی که گردش اطلاعات در یک سازمان فاقد نظم و قانون مشخص و مدون باشد ، مسئله گردش اطلاعات ، تبدیل به یک مشکل جدی خواهد شد و این اتفاقی است که برای بسیاری از سازمان های بزرگ روی داده است . نبودن تعریف ، برای کاربرد اطلاعات ، نبودن نقاط مشخص برای دست یابی به اطلاعات ، نبودن تعریف جامع از سیستم و زیر سیستم های آن و نحوه ارتباط آن ها با هم ، نداشتن آگاهی از اطلاعات موجود ، از جمله عوارض یک سیستم نامنظم گردش اطلاعات است .
نداشتن امکان دسترسی به موقع به اطلاعات ، افزونگی در اطلاعات ، وجود اطلاعات تکراری در نقاط مختلف ، ناهمگونی اطلاعات مشابه ، انباشتگی اطلاعات بی مصرف ، اقتضاء اطلاعات مفید ، فعالیت های تکراری برای دست یابی به اطلاعات مشابه ، کاهش قابلیت اطمینان به اطلاعات ، مقاومت افراد در برابر عرضه اطلاعات و مفقود شدن اطلاعات ضروری ، از جمله نتایج ناشی از عوارض یاد شده است .
راه حل تبدیل یک سیستم نامنظم اطلاعاتی به یک سیستم کاملاً منظم اطلاعاتی ، "معماری اطلاعات " نامیده می شود . این راه حل معماری نامیـده می شود . زیرا دارای نگرشی واحد به نظام اطلاعاتی یک مجموعه است به این معنی که اگر چه درظاهر اطلاعات در سیستم های متعدد و به شیوه های مختلف در حال گردش هستند ، در دید کلان ، تمام این مجموعــه کثیر ، یک سیستم واحـــد را که در هماهنگی کامل با یکدیگر هستند ، تشکیل می دهند . این وحدت ، موجب ایجاد نظم لازم در نظام گردش اطلاعات خواهد شد .
طرح معماری مناسب برای یک سازمان ، نیازمند شناخت صحیح از اهداف ، وظایف و رفتارهای سازمانی است زیرا معماری اطلاعات ، سازماندهی اطلاعات و سازماندهی رفتار بر روی اطلاعات است از این رو طراحی معماری اطلاعات یک رفتار چند لایه و دربرگیرنده کل ساختار یک سازمان است . برقراری ارتباطات بین لایه های مختلف یک سازمان و همچنین تسریع برای ارتباط بین آنها با هدف تنظیم روش گردآوری اطلاعات لازم داشتن یک نظام معماری اطلاعات است .
با هدف برون رفت از ایـن شرایط برنامه ای را در دوسطح برای بررسی و اجرا در نظر گرفته ایم ، سطح اول ایجاد یک نظام منطقی وجامع گردش اطلاعات در حوزه مدیریت فرهنگی و هنری کشور است ، که دراین مقطع " حوزه سینما " برای ما مدنظر بوده است . البته حوزه های دیگر فرهنگی و هنری را نیز در نظر داشته ایم ، البته نه به جامعیت سینما ، همانطور که پیش از این هم اشاره کردم ، اینترنت نتیجه یک مجموعـه رفتاری است . پس تاکیــد ما دراین مطالعــه و برنامه بر روی شناسایـی ، طراحی ، تبیین و بهینه سازی این رفتارها تنظیم شده است .
این رفتـارها درسینما چیست ؟ و چگونه معنی می شود ؟ چگونـه مصداق پیدا می کند ؟ ... مطالعات خود را از مرحله فیلم نامه نویسی ، پیش تولید ، تولید ، پس از تولیــد ، نمایش ، حضور ملی و بین المللی آغاز کردیم . در هریک از مراحل این فرآیند ، توجه ما به نکات مشترک آنها بوده است : " اهالی سینمای ایران " ، " فیلم های سینمــای ایــــــران " ، " رودیدادهای سینمای ایران " ، " مراکز و دفاتر سینمایی" و تنظیم و تبیین مناسبات و ارتباطات بین آن ها ، این ها محورهـــــای " ماتریس " ما هستند . سئوالات بسیاری را در این زمینه ها طرح کردیم . و سعی کردیم پاسخ های مناسبی برای هریک پیدا کنیم . پاسخ صحیح ارائه کردن برای هر سئوال برای ما بسیار اهمیت داشتــه است . حضور یک فرد در سینمای ایــران چگونـــه تعریف می شود ؟ این فرد چه مشاغل و چه حرفی دارد ؟ و یا در آینده خواهد داشت ؟ این مشاغل چه ترکیبی دارند ؟ در چه فیلم هایی حضور داشته ؟ و یا خواهد داشت ، کجا درس خوانده ، چقدر درس خوانده ، سهم هر یک از این مراکز در تربیت نیروی متخصص و ماهر در سینمای ایران چه میزان است ؟ یک اثــر سینمایی را چگونه فهرست برداری ، مستند سازی و نمایه سازی کنیم ؟ یک فیلم سینمایی چگونه فیلم نگاری می شود ؟ چه مشخصات و اطلاعاتی را باید از یک فیلم داشته باشیم ؟ این اطلاعات در کجا تولید می شود ؟ اطلاعات کدام بخش مستنــد تر است ؟ از وقــوع رویدادهـا چگونه کسب اطلاع کنیـم ؟ مثـل یک کودکی که متولـد می شود ، بـرای او شناسنامه صـــادر می کنند ، رشــد می کند ، مدرسه می رود ، تحصیل می کند ، مریض می شود ، بیمارستان می رود ، دانشگاه می رود و وارد جامعه می شود و ... ما باید بتوانیم در تمام این مسیر حضور داشته باشیم و اطلاعات آنرا برداشت و ثبت کنیم . در پایان این مرحله موفق شدیم روش هایی را طراحی کنیم که در آن بتوانیم هرم نیروی انسانی ، فهرست جامع فیلم هـای بلند ، کوتــاه و مستنــد سینمای ایــران ، رویدادهـای ملی و بین المللی و همچنین بررسی "هستــی شناسی " سینمای ایـران از نظر گونه ، مضمون ، و موضوعات و زبان نمایه سازی ، سر عنوان های موضوعی ، اصطلاح نامه ، دانش نامه تخصصی وبسیاری کلیــد واژه های دیگر را به یک شکل تحلیلی و ساختاری تبیین و به یک نظام جامع علمی برسیم .
تــلاش ما در این مرحلــه ارائــه یک نظام معماری و تصور ساختارگرایانه به منظور مدل کردن و انجام مراحل طراحی و پیاده سازی سیستم بوده است . تبیین مفهوم داده ، اطلاعات ، دانش ، مدیریت دانش درحوزه مدیریت و مطالعات سینمایی ایجاد یک نظام گردش اطلاعات درون سیستمی با هدف تبیین یک MIS یعنی نظام گردش اطلاعات مدیریت بوده است . اگر بتوانیم این گردش را ایجاد کنیم ، مثل این است که قلب سیستم را راه انداخته ایم ، این خیلی مهم است . رمز بقا ، عامل بقا ، سیستم ، همین حساسیت سیستمی است . ما بدن را و جسم را و کالبد را طراحی کرده ایم . قلب سیستم ، همین مفهوم حساسیت سیستمی است . ضریب پایـداری سیستم از همیـــن جا تعیین می شود . البته این مهم تا اندازه ای به مخاطب شناسی سیستم هم بر می گردد . ما باید بدانیم برای چه گروهی ؟ کجا ؟ چه وقت ؟ باید اطلاعات و دانش تولید کنیم ؟ این مهم است حساسیت ، بیخودی درست نمی شود . بایـد منطـق خودش را داشته باشد . که باید روی آن کار کنیم . البتــه به شکل نمونه سازی این کار انجام شـده است . ولی هنوز راضی نیستیم . نارسایی هایی دارد باید آن را برطرف کنیم .
پس از این مرحله است که می توانیم با یک پشتیبانی خوب اطلاعاتی ، یعنی یک بانک اطلاعات جامع با گزارش گیری مناسب و روش های ورود اطلاعات با امید به آینده نسبت به انتقال و انعکاس مستمر اطلاعات بر روی اینترنت امیدوار باشیم . دراین زمینه هم کارهایی صورت گرفته ، یعنی پایگاه اینترنتی را آماده کرده ایم . در حال حاضر بانک های اطلاعاتی به صورت آزمایشی روی اینترنت قرار گرفته است و تعامل خوبی هم با کاربران داشته ایم . و در حال بررسی و رفع نواقص و تکمیل این روند هستیم . تا زمانی که بتوانیم اطلاعات را به شکل علمی ، قابل استناد به هنگام و مستمر تولید کنیم . باید بفهمیم که پیام چیست ؟ رسانه ایی به نام اینترنت با کتـاب ، مجله و هفته نامه چه تفاوتی دارد ؟ چه قابلیت هایی دارد ، باید بتوانیم نقش اطلاعات را در زندگــی روزانه لمس کنیم . داشتن و نداشتن آن را بفهمیم و بدانیم چه تفاوتی در نگاه و رفتار ما می تواند ایجاد کند ؟ باید"زندگی مجازی" ،" فضای مجازی" به اندازه" زندگی عینی" و " مناسبات واقعی " ، برای ما اهمیت داشته باشد . ما باید بتوانیم بخشی از رفتارهای روزمره خودمان را مدل کنیم ، اگر در دانشگاه درس می خوانیم ، درس می دهیم ، چه چیزی درس می دهیم ، فیلم می سازیم ، چه فیلمی می سازیم ، اگر در نگارخانه ای آثـارمان را ارائه می کنیم چه اثری ارائه کرده ایم ، چه سبکی ، چه طرحی ، چه گروهی ، چه زمانی ، ...
... شما ببینید از این دستـه سئوالات ، زیاد می شود طرح کرد ، نکته مهم دراین میــان نظام مند کردن این سئوالات است ، بحث مهندسی اطلاعات و یا تعبیر دیگرآن "معماری اطلاعات " از همین جا مطرح می شود . " بهینه کردن روش ها " خیلی مهم است ، به جریان انداختن اطلاعات ، جریان اطلاعاتی درست کردن ، " من " به عنوان یک هنرمند نقاش ، یک هنرمند فیلم ساز ، یک دانشجوی هنر ، کجای این جریان قـــرار دارم ، " من " باید " نقش " و اثر خودم را در این " مسیر" و در این " فضا " بیابــم . غیر از این باشد فایده ای ندارد . باید کاربردی باشد ، باید ،" من " احسـاس کنم " حاضر بــودن " و " غایب بودن " " من " در سیستم اطلاعاتی یعنی چه ؟ اگر این را فهمیدیــم ، می توانیم از " جریــان سازی اطلاعــات " صحبت کنیـم .
پس از تبیین نظام " معماری اطلاعــات " ، " گردش اطلاعــات مدیریت " ، و شکل گیری بانک هــای اطلاعاتــی می توان وارد مرحلـــه بعدی شــد ، مرحلــــه " داده کــاوی " یا "Dataminig" ، موضوعاتــی مثـــل : " کشف دانـش " و یا " مدیریت دانش " از این مرحله به بعد آغاز می شود . مثلاً اینکه می خواهیم بدانیم : سهم اثربخشی هریک از مراکز آموزشی ، یا مراکز تولیدی فرهنگی و هنری در توسعه فرهنگی به چه میزان بوده است . این را می توانیم با الگوسازی ، مدل سازی از میان انبوه اطلاعات جمع آوری شده استخراج و ارائه کنیم . داده کاوی ، فرآیند تحلیلی است که برای کاوش در حجم عظیمی از داده ها در حوزه های مختلف کاربردی ، صورت می گیرد .
امـروزه روش داده کاوی به صـــورت گسترده در کاربردهای بسیاری استفاده می شود و تقاضا برای استفاده از داده کاوی در فرآیند کارهای مختلف اقتصادی ، اجتماعی به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح است .
داده کاوی ، محصول رشد فزآینده حجم داده ها در سیستم های متنوع اطلاعاتی ، و همچنین نیاز روزافزون برای استخراج و دست یابی به اطلاعات کارآمد و هدفمند است . هرچه سیستم ها گسترده تر و عرصه های بیشتری از حوزه های کاربردی و معرفتی را در برگیرند امکان دقت ، سرعت و اثربخشی " داده کاوی " و امکان دسترسی به تحلیل ها کامل تر و دقیق تر می شود . دانش استخراج شده از این فرآینـد در تصمیم گیری های مدیران ، در سطوح مختلف ، اهمیت بالایی خواهد داشت .
امروزه حرکت به سوی ساز و کارها مبتنی بر دانش اجتناب ناپذیر است . فرآیند تولید دانش از مرحله " داده " بدون داشتن بانک های اطلاعاتی ، شبکه های ارتباطی مطمئن و پایدار پیشرفت این فرآیند نیازمند زیرساخت های مناسب برای گردش و تبادل شبکه ای اطلاعات است . دانش نه داده هست ، و نه اطلاعات اما به هر دو ربط دارد ، برداشت غلط از این مفاهیم برای مدیریت سیستم ها و سازمان های بزرگ هزینه های زیادی را در پی خواهد داشت ، داده ها ( Data ) ، مجموعه ای از واقعیت های مجزا و نا هم بسته در باره رویدادها و حوادث یک سیستم هستند ، تمام سازمان ها به داده احتیاج دارنـد ، آنها فقط می گویند چه اتفاقی افتاده و هیچ قضاوتی یا توضیحی نمی دهند . با اینکه ماده اولیه تصمیم گیری داده است . اما نمی گوید چه باید کرد .
اطلاعـات بر خلاف داده ها ، معنی دار هستند در واقع داده ها وقتی که معنی و مفهوم دار می شوند ، به اطلاعات تبدیل شده اند . کلمـهinform" "به معنــــی شکل دادن به چیزی یا کسی می باشـــد و "information" یعنـــی شکل دادن نظر و فکر فردی کــه آن را می گیــرد ، اطلاعـــات از طریق شبکه هــــا در سیستم جا به جا می شود . اطلاعــات می توانند به صورت یک عکس ، یک نامه و یک صفحه ترکیبی از عکس و متن باشد .
دانش (Knowledge) ترکیبی از تجارب ، کمیت ها و اطلاعات ساختاری منظم است که قالبی برای ارزیابی و یک پارچه کردن و هماهنگ سازی تجارب و اطلاعات ایجاد می کند . معلومات نسبت به داده ها و اطلاعات بسیار به عمل نزدیک تر است . دانش را می توان با عمـل و تصمیماتی که به سبب آن اتخاذ می شود ارزیابی کرد . معلومات خوب و مناسب می تواند وسیله ای برای تصمیم گیری عاقلانه در مورد استراتژی ها ، تاکتیک ها ، مخاطبین و مشتریان ، شبکه های توزیع و بهبود فرآیند تولید باشد . تمام افراد حاضر در یک سیستم حتماً دانش را استفاده کرده اند . دانش سبب حرکت یک سیستم و سازمــان می شود ، اما باید مدیریت شود . مانند همه اجزای دیگر یک سازمان ، مثل دارایی یک سازمـان ، کـه چگونــه باید سرمایه گـذاری و نگهداری شود ، دانش نیز به همین ترتیب باید برنامه ریزی و مدیریت شود . ارزش دانش در یک سازمان به میـزان در دسترس بودن آن مشخص می شود.
در شرایطی که یک سازمان باید بداند که چه می داند ؟ و از دانایی موجود چگونه استفاده کند ، اندازه و وسعت سازمان ، دریافت ، انتقال پیام ، پراکندگی منابع ، مراکز ، تنوع رویدادها و فرآیندها ، حجم عملیات بسیار زیاد است اما سئوال اصلی اینجاست ، چگونـه چیزی را که احتیاج داریم پیدا کنیم ؟ مدیــــران با تجربه خوب می دانند که دوباره کاری و اختراع مجدد چرخ ، و حل مجدد یک مساله حل شده فقط به خاطر تقسیم نشدن و در اختیار قرار نگرفتن نتایج و معلومات در بین اجزای سیستم و سایر مدیران و کارمندان است .
در دسترس بودن و کم هزینه بودن رایانه ها و شبکه های رایانه ای و اینترنتی ، زیربنای بالقوه ای برای تبادل دانش ایجاد کرده و فرصت بزرگی برای مدیریت دانش بـه حساب می آید . اما این تکنولوژی فقط برای تبادل معلومات است و معلومات مجدد ایجاد نمی کند و آن ها را ارتقاء نمی دهد . آنچه باعث بالندگی و پویایی آن می شود ، نظام گردش حاکم بر سیستم است .

هیچ نظری موجود نیست: