۱۳۸۷ فروردین ۴, یکشنبه

تصويرعشاير در سينماي ايران

تصویر عشایر در سینمای ایران

با نگاهي به روش شناسي مطالعات فيلم شناسي سينماي ايران
و معرفي نرم افزار سيمرغ، بانک اطلاعات تاريخ سينماي ايران

محسن شمس
aftaban@yahoo.com
(کارشناس سينما، کارشناس ارشد پزوهشي هنر، طراح و برنامه ريز اطلاعات فرهنگي و هنري)

کليدواژه: فهرست نويسي, مستندسازي,طبقه بندي, معماري اطلاعات, معني شناسي, اصطلاحنامه, فيلم شناسي, سينماي ايران, ميراث شنيداري و ديداري, حافظه جمعي, حافظه ديجيتالي, حافظه جهاني,


خلاصه: ....



مقدمه :

اين مطالعه(نرم افزار فهرست نويسي،مستند سازي،نمايه سازي و طبقه بندي ميراث شنيداري و ديداري معاصر ايران)با هدف بهينه سازي روش هاي مديريت اطلاعات فرهنگي و روش شناسي مطالعات سينمايي با استفاده ازدانش تکنولوژي اطلاعات تنظيم شده است. توجه به مطالعات:مردم شناسي، قوم شناسي، اجتماعي، فرهنگي و... بخشي ازاين مطالعه جامع است که در اين نوشتاربه آن توجه شده است

· طرح ديدگاه كلي :

...حافظه،شخصيت فردرامي سازدوشخصيت افرادوسنت ها،شخصيت جمعي يك گروه اجتماعي، يک قوم ويک ملت را تشكيل مي دهند.ما با حافظه مان زندگي مي كنيم وزندگي معنوي ما درحقيقت تلاش براي حفظ گذشته وپيوندآن به آينده است. باظهورهزاره جديدنظرمردم به گذشته وآينده نيزتغييركرده است.جوامع پيشرفته دنيادرهزاره جديدمي كوشند،باتوجه بيشتربه فرهنگ وتاريخ،زمينه پيشرفت خودرادرآينده هموارتر سازند.امروزه فرهنگ،عناصرومظاهر فرهنگي جزء مهم ترين ابزارها و امكانات براي پيشرفت يك كشور است.

...هويت فرهنگي يك ملت و حفظ آن و توجه به موضوع حافظه جمعي در نظام هاي اجتماعي از جايگاه ويژه ايي برخورداراست .اين حافظه گذشته و حال را به هم گره مي زندو آينده را نيز ترسيم مي كند.حافظه مستند- تاريخي يك ملت (در قالب اشياء،مكتوبات،نوارهاي صوتي،فيلم هاو...) ،بخشي از حافظه فرهنگي وحافظه فرهنگي بخشي از حافظه ملي وحافظه ملي يك كشور،بخشي از حافظه جهاني محسوب مي شود.برنامه حافظه جهاني به عنوان رهيافتي جديد براي ايجاد تسهيل در حفظ جنبه هاي متفاوت ميراث بشري از طريق بكارگيري فن آوري مناسب در سطح جهان در همين راستا،تدوين و پي گيري مي شود.

...ميراث فرهنگي وجنبه هاي مختلف آن بخش مهمي از اين حافظه را تشكيل داده و بازتاب واقعي تنوع انسان، زبان و فرهنگ هاي مختلف است . ميراث فرهنگي اعم از ميراث مادي و معنوي ,شناسنامه تاريخي و هويت يك قوم،يك ملت،و يك كشور است.اگر مي خواهيم به گذشته تذكر پيدا كنيم شناسنامه تاريخي ما ميراث فرهنگي ماست. تكيه بر گذشته و احساس هويت تاريخي مقدمه تلاش براي ساختن بهتر امروز و فرداست.

فيلم خانه ها،مراكزنگهداري وبايگاني اسناد،كتابخانه ها،نوارخانه ها، ها،موزه هاو هريك به تنهايي بخش هاي ارزشمندي ازميراث مستند، حافظه و خاطرات فردي و جمعي يك جامعه را در خود حفظ كرده اند.يك صدسال پيش اين مراکز صرفا مكان هايي براي ارضاي كنجكاوي افراد بودند.امروز،مراکز نگهداري اسناد فرهنگي و هنري به عنوان جزيي از يك جامعه و شاخص يك ملت در جهان محسوب مي شوند. جامعه ايي را تصور كنيد كه از گذشته خود شواهدي در اختيار نداشته باشد.ملتي را در نظر بگيريد كه تصوير شيي براي توضيح تاريخ خود نداشته باشد تا بتواند براي نسل هاي آينده باورها،روياها يا دستاوردها هايش را بيان كند.سرزميني را در نظرآوريد كه در آن موسيقي نواخته نشده باشد،آوازي خوانده نشده باشد،فيلمي ساخته نشده باشد و تابلو و اثر هنري خلق نشده باشد و هنر،تاريخ و علوم آن را كسي بخاطر نياورد.سرزميني را تصور كنيد كه عرضه فرهنگ هاي ديگري درآن مجاز نباشد،در چنين سرزميني مديريت و برنامه ريزي فرهنگي وجود ندارد.
جهاني شدن شامل تراکم دنيا به عنوان يک کل و از طرف ديگر در پايه گذاري فرهنگ جهاني از طريق جامعه اطلاعاتي است. جهاني شدن با مشارکت تمامي فرهنگ ها، تمدن ها، و ومذاهب به وقوع خواهد پيوست و نوعي توازن و يکپارچگي انتظارات و رفتارها را در پي خواهد داشت
هم اكنون،كتابخانه ها، فيلم خانه ها،آرشيوهاو...با دگرگوني هاي مهمي روبرو هستند. تكنولوژي اطلاعات اين مراكز را به عرصه هاي جديدي از همكاري هاي ملي و منطقه ايي و بين المللي و حضور در شبكه ها مي كشاند.رقمي شدن موضوعات فرهنگي و هنري و تاريخي يكپارچگي مفاهيم در حوزه مديريت ميراث فرهنگي را تسريع كرده و با از ميان برداشتن مرزهاي جغرافيايي،هر موزه، فيلمخانه و مركزنگهداري اسناد فرهنگي و هنري به بخشي از ميراث فرهنگي جهاني و حافظه جهاني تبديل خواهد شد .با متمركز ساختن فعاليت هاي خود بر ايجاد چنين روندهايي بر تقويت ساز و كارهاي كثرت گرايي فرهنگي،گسترش جريان آزاد اطلاعات،محتواي جديدي به گفت و گوي ميان تمدني بدهيم و بر روند كنوني همگرايي بين فرهنگ ها تاكيد كنيم.

سينماي ايران تاريخي يکصد ساله دارد. از عمر سينماي مستندبيش از يکصد سال و سينماي داستاني بيش از 75 سال و از حضور تلويزيون بيش از چهار دهه مي گذرد به تعبير ديگر بيش از يکصد سال که ايرانيان فرصت ثبت و ضبط فرهنگ ملي خود را بر روي نوارهاي سلولوئيدي، نوارهاي مغناطيسي صوتي و تصويري پيدا کرده اند، اين فرصت نه فقط ميراث ملي اين سرزمين بلکه بخشي از ميراث منطقه ايي و جهاني امروز بشريت است.
در طول اين سال ها، با همه فراز و نشيب ها، هنر- صنعت تصوير به يکي از جدي ترين مقوله هاي فرهنگي(در قياس با ساير هنرها) تبديل شد. وبه ويژه در سال هاي اخير"سينماي ايران" توانست چهره اي تازه ايي ازاين سرزمين براي جهانيان تصوير کند
سينما در ايران مثل خيلي از جاهاي ديگر با فيلم مستند آغاز شد.وباز موضوعات اين فيلم انسان، جامعه و زندگي بود. از فيلم هاي مستندابراهيم خان عکاسباشي (1900-1899)1279 تا بيست و پنج سال بعد، فيلم جاوداني "علف" در سال(1924)1304که توسط دوفيلمساز غير ايراني تهيه شد و موضوع آن کوچ طايفه بابا احمدي از ايل بختياري از يک سوي زردکوه از منطقه سردسير به سمت ديگر اين کوه منطقه گرمسير و عبور نزديک به پنجاه هزار نفر زن و مرد کودک به همرا نيم ميليون راس بز و گوسفند و اسب براي رسيدن به علف زارهاي سبز و خرم، حرکتي از ميان رودخانه خروشان کارون صخره هاي صعب العبور و دره هاي خطرناک و قله هاي پربرف.. فيلمي در رديف آثار فلاهرتي از اولين آثار مستند تاريخ سينما و تا امروزاز مجموع رکوردهاي ثبت شده بيش از 4000 عنوان فيلم مستند ثبت شده است و از اين ميزان حدود 600 عنوان فيلم مردم شناسي نمايه شده که حدود 150 عنوان فيلم مشخصا درموضوع قوم شناسي اقوام و ايلات ايراني است فاصله سال هاي 1304 تا 1342 يعني سالي که فيلم مستند واقعيت گراي شقايق هاي سوزان توسط هوشنگ شفتي در اداره کل امور سينمايي کشور در موضوع کوچ عشاير ايل بختياري از اقوام لر از ييلاق به قشلاق ساخته مي شود، فيلمي درباره عشاير ثبت نشده است در اين دوره 40 ساله جز چند مورد فيلم مردم شناسي درباره زندگي ايرانيان، زندگي مردم در سواحل چابکسر احيانا تصاويري در مجموعه اخبار ايران دراين سل ها تصاوير ديگري ثبت نشده است.اما اين وضعيت طي دهه 40 و 50 با ورود نيروهاي جديد و سازمان هاي فرهنگي و هنري و توجه به برنامه هاي توسعه اجتماعي و اقتصادي شکل ديگري به خود مي گيرد.از فيلم هاي اين دوره با گرايش مردم شناسي مي توان بعد از شقايق سوزان به فيلم مشک(دانشگاه تهران)1344 فيلم بلوط و فيلم دهدشت/1346 / نادر افشار نادري مجموعه فيلم هاي رقص هاي محلي از اقوام مختلف ساختع شده طي سال هاي 1349تا 1350 در اداره کل امور سينمايي اين روند طي دهه 50 تا سال 1357 که تحولات سياسي اجتماعي جامعه ايراني را دگرگون مي کند رشد نسبتا فزاينده دارد در سال هاي اوليه انقلاب رشداين روند محدود است و برخي کارها ي توليد ده توسط سازمان صدا و سيما ثبت شده است . با شکل گير سازمان هاي جديد در بخش سينماي مستند و نيمه حرفه ايي در اواسط دهه 60 اين روند سيري رو به رشد مي يابد که در طول دهه 70 نيز حفظ مي شود در اواخر دهه 70 با توجه به ورود دوربين هاي ديجيتال به بازار و برنامه ريزي انجام شده و همچنين توجه جشنواره هاي داخلي رفته رفته اين روند با افزايش قابل توجهي روبرو شده است
...بيش از 2500 عنوان فيلم بلند سينمايي، بيش از 10000عنوان فيلم کوتاه،مستند، داستاني و انيميشن و هزاران ساعت برنامه و مجموعه تلويزيوني تاسيس بيش از يک هزار مرکز خدمات فني سينمايي و بيش از500 سالن نمايش و تربيت ده ها هزار هنرمند و متخصص و ده ها عنوان مجله و صدها عنوان کتاب سينمايي و هزاران برگ سند در طول يک قرن حاصل تلاش هاي سياه و سفيد و رنگي اين دوران است.
تاکنون بيش از13000 عنوان ازاين آثار و همچنين 25000نفر از هنرمندان و متخصصان و30000اصطلاح و کليد واژه در بانک اطلاعات تاريخ سينماي ايران فهرست نويسي،مستندسازي و طبقه بندي شده است. و البته همچنان کار ادامه دارد پپيش بيني مي شود اين اطلاعات تا مرحله تکميلي ظرف 3سال آينده به بيش از 3 برابر اين مقدار برسد. اکنون دسترسي به بخش هايي از آن در محيط اينترنت فراهم مي شود
تلاش مي شود تا در کنار اين روند مناسبات افراد باهم، ارتباطات افراد با فيلم ها و سازمان ها و همچنين ظرفيت هاي معنايي و مفهومي فيلم ها وارتباط انها با رويدادهاي تاريخي و اجتماعي و سياسي نيز مطالعه و فهرست نويسي شوند
اين فيلم ها مي توانند کوتاه يا بلند مستند گزارشي يا داستاني ويا انيميشن و يايک برنامه و سريال تلويزيوني باشند
به هرصورت انچه که مهم است، اين است که اين تصاوير، تصويرزندگي هستند و انسان بازيگر و محور اصلي اين زندگي است. از اين رو شناسايي و طبقه بندي انچه ثبت شده است بهترين ابزار مطالعات مردم شناسي و انسان شناسي معاصر ايران است.
روش شناسي مطالعات مردم شناسي و فرهنگي و همچنين روش شناسي سينماي مردم شناسي و تطبيق اين دو با هم از موضوعاتي است که اين مطالعه در پي يافتن پاسخي در خور براي آن است
تهيه اصطلاحنامه هاي جامع وتخصصي براي طبقه بندي و ذخيره سازي سريع ترو دسترسي بهتر از روش هايي است که کتابداران و خلف امروزين آنها يعني تکنولوژيست هاي اطلاعاتي براي مديريت اطلاعات توصيه مي کنند
در حال حاضر تهيه اصطلاحنامه تخصصي سينماي ايران با رويکردي تحليلي و معني شناسانه از منظر هستي شناسي از ديگر اهداف طرح معرفي شده است که گام هايي دز اين زمينه برداشته شده
سئوال اين است که دامنه معاني و مفاهيم در سينماي ايران چيست ؟ از سوي ديگر ،اين دامنه، يعني آنچه تاکنون ثبت و ضبط شده است، با دامنه مفاهيم و معاني در حوزه فرهنگي، تاريخي، اجتماعي و تمدني ايران به طور عمده و به طوراخص ويژگي معنوي سينماي ايران و نظام معناشناسي و سبک شناسي و زيبايي شناسي سينماي ايران چه انطباق و ارتباطي دارد
تصوير سينماي ايران به عنوان آينه تمام نماي جامعه ايراني چگونه است؟ سينما،محصول قرن بيستم است، بشر در قرن بيستم توانست معني و معاني خود را رنگ خود را صداي خود را زبان خود را با سينما تصوير کند وثبت کند امکاني که تاپيش از آن براي او ميسر نبود. تا پيش از اين فقط بدنه سفال ها و کاشي ها و سنگ نبشته ها.... اين امکان را براي او فراهم مي کردند که ما نتيجه آن را در موزه ها مي بينيم
اما دوربين ها سريع تر عميق تر گسترده تر و پرشتاب تر از هميشه تاريخ به لحظه لحظه زندگي و به جاي جاي جغرافياي حضور انسان نفوذ کردند و ثبت کردند تاريخ را و سياست را جنگ را و صلح را دراين سال ها تصوير ما چگونه بوده است؟ زندگي ما چگونه بوده؟ است جايگاه عناصر فرهنگي عناصر مردم شناسي؟ تصوير اقوام؟ لباس؟ خوراک؟ آداب ؟آيين؟ و مناسک ما چگونه بوده است؟انسان معاصر ايراني چگونه زندگي مي کرده،شهر ايراني در اين سا ل ها چه روند و چه رشدي داشته است سينماگران ايراني و غير ايراني چه بخش هايي از آن را پويش کرده اند دوربين ها،کجاها رفته اند؟ و کجا ها نرفته اند؟ و کجاها بايد بروند؟ اين ها بخش هايي از سئوال هايي ست که نرم افزار سيمرغ دنبال روش شناسي براي پاسخ هاي آنهاست البته بخش هايي آماده شده و بخش هايي در حال آماده شدن است.سر عنوان هاي اصلي براي تقسيم بندي موضوعي که تاکنون شناسايي و فهر ست شده اند عبارتند از:
- آموزشي92
- اجتماعي1453
- اخلاقي1
- ارتباطات39
- افسانه ايي1
- اقتصادي17
- انقلاب اسلامي31
- ايران شناسي192
- باستان شناسي4
- پزشکي17
- پليسي43
- تاريخي370
- جنايي9
- دفاع مقدس177
- ديني46
- روان شناسي4
- سياسي181
- صنعت210
- عرفاني5
- علمي39
- فرهنگي120
- فلسفي12
- کشاورزي58
- کودک و نوجوان115
- محيط زيست176
- مردم شناسي802
- معماري8
- مشاهير216
- ميراث فرهنگي391
- نظامي92
- هنرهاي سنتي106
- ورزش186
...اين ها موضوعات اصلي هستند هر يک از اين ها به نوبه خود به سر عنوان هاي فرعي ديگري تقسيم مي شوند مثلا شاخه مردم شناسي را بررسي مي کنيم. گفتني است اعداد مقابل سر عنوان ها نشانگر فراواني آن هاست . در طول مطالعه برخي از سرعنوان ها که از فراواني کمتري برخوردار هستند در سرعنوان هاي اصلي ديگري ترکيب شده اند. براي تقسيم بندي مضمون و گونه شناسي نيز سرعنوان هاي مستقل ديگري در نظر گرفته شده است.
- آب3
- آداب رسوم150
- آموزش1
- ادبيات شفاهي17
- اديان6
- اسب4
- اسطوره شناسي8
- اقوام169
- باورها4
- بازي و سرگرمي9
- بهداشت1
- پوشاک19
- بيماري و درمان1
- خوردني ها17
- دفاع مقدس
- دادوستد3
- راه و جاده1
- سفرنامه1
- قنات12
- قوم شناسي2
- کوچ16
- گاه شماري1
- گياهان دارويي1
- مسکن6
- مشاغل36
- معيشت131
- موسيقي34
- ورزش16
- هنرهاي سنتي66
درادامه مي توانيم زيرشاخه هاي فرعي هريک ازشاخه هاي يادشده رانيز بررسي کنيم براي نمونه شاخه اقوام را پي مي گيريم:
- ايل بختياري12
- ايل بهلولي1
- ايل دشت مغان1
- ايل قشقايي
- 6ايل کرمانج1
- بازماندگان کادوسيشمال کشور1
- بلوچ6
- تالش13
- ترکمن20
- طائفه کشکولي(فيرزوزآباد)1
- عرب1
- عرب(عشائر خوزستان)2
- عشائر بوشهر2
- عشائر خليج فارس1
- عشائر شرق1
- فارس2
- قزاق1
- گدارها1
- کرد18
- گرجي1
- لر48
البته هنوز کار طبقه بندي بسياري از رکوردهاتمام نشده است تاکنون اطلاعات 13500 عنوان فيلم از کاتولوگ ها، مجلات، روزنامه ها و گزارش هاي روزانه جمع آوري شده است . بسياري از عناوين اطلاعات کمتري درباره شرح،محتواو موضوع فيلم با خود دارند و تکميل اين بخش ها زمان بيشتري مي خواهد. پس از ثبت انچه در طول يکصدساله اخير روي داده پيش بيني مي شود سالي 1500 تا 200 عنوان جديد به مجموعه اضافه شود. شرحي از فيلم، عوامل فني و هنري، نظرات و نقدهاي فيلم، کتابشناسي، کلمات کليدي درباره موضوع، مضمون،گونه، وضعيت نمايش، وضعيت توليد ،جشنواره ها و ... از هر فيلم نيز به هر رکورد اضافه مي شود
اين روند ادامه دارد تاکنون ده ها هزار کلمه به همين ترتيب نمايه شده در بانک اطلاعات ثبت و طبقه بندي شده است اين روند مي تواند همچنان ادامه پيدا کند حتي پيش بيني شده است به صوررت ان لاين از طريق اينترنت نيز از علاقه مندان، دانشجويان و محققين سينمايي نيز در تکميل اين دايره المعارف کمک گرفته شود.اما بايد به کيفيت و دقت آن از همين حالا فکر کرد هدف تحقق نوعي مشارکت عمومي و استفاده از ظرفيت هاي موجود در جامعه براي يک کار علمي – ملي بزرگ است بر اساس.همين روش براي شکل گيري يک بانک اطاعات مردم شناسي نيز فکر شده است. شايد از طريق همين بانک اطلاعات فيلم ها نيز براي تحقق آن اقدام شود. از همين اينک فکر شده براي هر عنوان فيلم محلي براي اضهار نظر منتقدان و بينندگان فيلم در نظر گرفته شود . چه فيلم هاي قديمي و چه فيلم هاي جديد . حتي فيلم کوتاه ويديويي که در جشنواره محلي ديده شده اند اين فيلم ها اطلاعات بسيار ارزشمند اجتماعي مردم شناسي و انسان شناسي با خود دارند . که عليرغم اهميت شان فرصتي لراي ديده شدن و طرح شدن پيدا نمي کنند. و در هيچ مجله ايي درباره آنها نمي نويسند ودرفهرست هيچ فيلم خانه ايي قرار نمي گيرند. و حالا ميتوان به ديده شدن آنها اميدوار بود.


انقلاب ارتباطات با توسعه تكنولوژي هاي ارتباطي و نرم افزارهاي الكترونيكي در زمينه هاي مختلف كامپيوتر،مخابرات،صوت و تصوير لحظه به لحظه حيات اجتماعي بشر را دچار دگرگوني ساخته است.تكنولوژي هاي جديد ارتباطي با ارايه گستره وسيعي از اطلاعات و ارتباطات به مردم ،ماهيت محيط زيست بشر را دگرگون مي سازند. تمام «نظام» هاي «نهاد» هاي جوامع بشزي مثل : فرهنگ، دانشگاه، كار، سياست، آموزش و... ازهم اكنون تحت تاثير تحولات ناشي از شبكه هاي رايانه ايي قرار گرفته اند. بنيان هاي مستحكم سنتي در همه ابعادتكنولوژي اطلاعات به تدريج فرو ريخته و سيستم هاي مدرن ظهور مي نمايد. «روش هاي ديجتال»با رقمي كردن ارتباطات با سرعت نور هر اطلاعي را از يك نقطه به نقطه ديگر منتقل مي كند و از طريق فيبرنوري و ماهواره ها ديگر مسئله «زمان»و«فاصله»مطرح نيست .

تكنولوژي ارتباطات بيشترين تاثير را در رشد و توسعه فرهنگي،اجتماعي و اقتصادي دارد.به كارگيري «تكنولوژي اطلاعات»همراه با رايانه ايي كردن مراحل كار و روش هاي مديريت تحولات عمده ايي در سازماندهي و ساختار اجرايي امور بوجود مي آورد.حركت به سمت «نظامهاي شبكه ايي »و تبديل تمركز به «تمركز زدايي» و به طبع «جهاني سازي» از اهم اين تغييرات است . عدم توجه به اين تحولات نه تنها امكانات يك سازمان (اعم از فرهنگي و يا اقتصادي ) را بدون كار كرد مي سازد. بلكه در عرصه رقابت هاي ملي و بين المللي هميشه آنها را به صورت تماشاگراني منفعل باقي خواهد گذاشت. اين شرايط باعث بروز شكاف عظيمي بين ملت ها، دولت هاو سازمان ها خواهد شد كه امروزه به عنوان «شكاف ديجتالي» از آن ياد مي كنند.اولين گام براي خروج از اين چرخه،آگاهي،بررسي و پي گيري اين تحولات است . كه مي توان به ترسيم خط مشي كلي و كلان در برخورد با امواج «جهاني شدن»،«انقلاب ارتباطات»و «تكنولوژي ارتباطات» پرداخت و از تكنولوژي هاي جديد ارتباطي با هدف توسعه سازمان با توجه به ارزش هاي مذهبي و ملي حداكثر بهره برداري را داشته باشيم . درحقيقت اين شرايط بيانگر تحقق زمينه گسترده «عبور از يك نظام اطلاعاتي به نظامي ديگر» خواهد بود. موضوعاتي مانند:

ü مديريت برنامه ريزي و اجرايي الكترونيكي فيل خانه ها، موزه ها و مراكزفرهنگي وهنري
ü پايگاههاي اطلاعاتي چند رسانه ايي فيلم شناسي وموضوعات فرهنگي و تاريخي
ü کتابخانه ها؛ فيلم خانه وموزه هاي ديجيتالي (مجازي)

.
رقمي كردن سيستماتيك حافظه هاي نوشتاري ،شنيداري و ديداري به باز تعريف مفهوم اطلاعات تاريخي ، فرهنگي ،هنري وچگونگي دسترسي و كاركرد آن منجر شده است . رقمي كردن به معناي ايجاد بانك هاي اطلاعاتي چندرسانه ايي و استقرار آنها دربخش هاي مختلف سازمان و بر روي شبكه اينترنت است،كه همواره توسط اطلاعات رقمي تقويت و به هنگام مي شوند.اين فرآيند در طول چند سال ادامه خواهد يافت تا ميزان قابل توجهي از منابع راپوشش دهد. هدف اين است كه در كوتاه ترين زمان خدمات اطلاعاتي گسترده ايي از هزاران شيي و موضوع فرهنگي ، تاريخي و هنري فراهم شود.در عصر واقعيت هاي مجازي مشاهده و دستيابي به اصل موضوع ،نقش و اهميت گذشته را ندارد.از اين رو در سالهاي اخير ظهور روش هاي نو در فعاليت و مديريت موزه ها ،فيلمخانه هاو مراكز فرهنگي ، تاريخي و هنري را شاهد هستيم .
معماري اطلاعات فرهنگي وهنري براي ايجادبانك هاي اطلاعاتي،نظام مديريت وگردش اطلاعات و روش هاي حضور در اينترنت امري ضروزي و اجتناب ناپذير است .اين فرآيند در هريك از شاخه هاي موضوعي بايد پي گيري شود . درهمين ارتباط موضوع فهرست نويسي،مستدسازي و طبقه بندي وسازماندهي محتوي (فيلم ها و برنامه ها، موضوعات و اسناد ) براي ايجاد يك سيستم دايمي و مطمئن شناسايي ونگهداري و مديريت فيلم ها مطرح مي شود . بايد در نظر داشته باشيم ،فرآيند ايجاد «بانك هاي اطلاعاتي »و رايانه ايي كردن » و حضور در «شبكه اينترنت » تحقق«سازمان و مديريت مجازي» و در نهايت «جامعه اطلاعاتي» پس ازفهرست برداري و مستند سازي موضوعات فرهنگي و تاريخي انجام پذير است . سازماندهي اشياء،مدارك و موضوعات موقعي انجام مي گيرد كه بتوانيم آنها را بر اسا س يك نظام معين رده بندي كنيم .رده بندي فيلم ها و موضوعات ، معمولا با استفاده از فنون نمايه سازي صورت مي پذيرد. تحليل موضوع سهم مهمي در جريان ارتباطات و اطلاعات دارد.داده هاي نمايه سازي جزء ضروري در حلقه ارتباط ميان توليد كننده اطلاعات و مصرف كننده نهايي آن به حساب مي آيد. بنابراين تبين نظام توصيف و تحليل فيلم ها،اسناد،تنظيم شناسه ها ، سرعنوان هاي موضوعي و الفبايي و طرح هاي رده بندي در يك سيستم مديريت اطلاعات فرهنگي و تاريخي و هنري از ضروريات مي باشد. ارايه يك نگرش سيستمي و تبين سازمان مفاهيم (دانش) در حوزه مطالعات فيلم شناسي سينماي ايران ، سهم و نقش عمده ايي در اين امر بازي مي كند. باتوجه به كم سابقه بودن (و يا نبودن) چنين روش هايي در حوزه مطالعات سينماي ايران ، توجه به اين امر پايه ايي از اهميت قابل توجهي برخودار است.
ازنقطه نظرمديريت ميراث فرهنگي موضوعات مستند نشده (بدون اطلاعات و شناسنامه) تفاوتي با موضوعات گمشده ندارند. اهميت و ارزش علمي يك موضوع تاريخي ، فرهنگي و هنري ،نه در خود آن موضوع بلكه در اطلاعات و مستدات مربوط به آن نهفته است . به تعبيري ديگر ميراث فرهنگي ،تاريخي و هنري بدون وجود اطلاعات ومستندات مربوط به آنها عملا فاقداعتباز واستناد هستند.طراحي روش هاي گردآوري،ذخيره سازي و بهره برداري اطلاعات و مدارك مربوط به اين موضوعات كاري گسترده و گيج كننده است كه تحقق آن تنها با ايجاد يك نظام تخصصي«فيلم شناسي سينماي ايران»با استفاده از امكانات پيشرفته نرم افزاري و سخت افزاري رايانه عملي خواهد بود.
پيشرفت هاي مداوم و گسترده درفن آوري رايانه امكانات وسيعي براي توليد ،ذخيره سازي ،باز يابي و مبادله اطلاعات مربوط مطالعات فرهنگي و هنري را فراهم كرده است . استفاده از اين تكنولوژي ها به محققان اين امكان را مي دهد كه با يكديگر همكاري نزديكتري داشته باشند . گذشته از مزيت هاي مديريتي و اطلاع رساني در دسترس بودن بانك هاي اطلاعاتي و مدارك تصويري آثار فرهنگي ، تاريخي و هنري مي تواند ميزان نياز به دستيابي خود شيي را كاهش دهد و همين امر به نوبه خود براي انتخاب بستر مناسب حفاظتي تاثير مي گذارد.

هیچ نظری موجود نیست: